دسته: فانتزی

داستان‌های کوتاه و ناولت از ادبیات گمانه‌زن، ژانر فانتزی

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۹

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۹

مثل خیلی‌های دیگر، ری بردبری من را هم اولین بار با «مرد مصور» متعجب کرد. شگفتی بود پشت شگفتی پشت شگفتی. کتاب جادو بود. دنیای جوان و شناخت تازه‌ام را شکافت و گسترش داد…

سفر دوزخی شاهزادهٔ دشت‌های شرقی بهزاد قدیمی

سفر دوزخی شاهزادهٔ دشت‌های شرقی

ای چراغ آسمان‌ِ چراغانی، ای یگانه‌ترین چراغ! ای چشم شاهد بر ماجرای من و شاهزاده‌ام، تو که همه‌چیز را دیده‌ای؛ شاهد بوده‌ای! به من بگو، آیا شاهزادهٔ شنل‌پوشم را در این خیابان دیده‌ای؟

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۸

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۸

امسال تلاش بر این است که از یک داستان اشتراکى به قلم دست اندرکاران شگفتزار استفاده شود؛ و شما به عنوان خواننده یا ارسال کنندهٔ مطلب به این مجلهٔ برخط، جزء بلافصل دست اندرکاران محسوب مى‌شوید.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۷

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۷

نمایشگاه کتاب امسال هم بهانه‌اى شد تا ببینیم چند مرده حلاجیم. ببینیم آیا مى‌توانیم دست به عمل قهرمانانهٔ دیگرى بزنیم یا نه. قضاوتش باشد با شما.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۶

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۶

«رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» را شنیده‌ایم. قدماى باستانى که بسیار حکیم و دانا و جامع الاسرار و مانع الاغیار بوده‌اند، در مجموعهٔ پایان ناپذیرِ الگوهاى بى‌شمار بازمانده تکلیف خیلى چیزها را براى ما مشخص کرده‌اند.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۵

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۵

روزى را به خاطر مى‌آورم که در کنار دبیر شوراى سیاست‌گذارى و همکاران بخش معرفى کتاب و داستان نگارش، نشسته بودیم و فارغ از بحث و جدل دیگران بر سر قیمت ارز و سکه، هماهنگى‌هاى اولیه این ویژه‌نامه را انجام مى‌دادیم.

خشت‌های گلجک - متیو کرسل - امیر سپهرام

خشت‌های گلجک

آدم‌های شهری نبودیم. پسِ پشت مرزها زندگی‌ می‌کردیم، جایی که شن‌های عقیق سلیمانی با آسمان پَرکلاغی در هم می‌آمیخت و جانوران بیابانی برای مردن می‌آمدند و حتی عفریت‌های فینتاس مییِل زهرهٔ گام گذاشتن در آن را نداشتند.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۴

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۴

اولین باری که در جلسات حضوری آکادمی فانتزی در محل انجمن نویسندگان شرکت کردم مطمئن نبودم قرار است با چه چیزی روبه‌رو شوم. مسلمـاً انتظار نداشتم از «دره‌های پشتی» ماتریکسی عبور کنیم یا با گاندالف و دار و دسته‌اش ملاقات کنم.

ابلق - فاطمه بابایی - مسابقه راما

ابلق

دو روز پیش ابوالجن اولتیماتوم داد که اگه شفیقه رو می‌خوام شرطش اینه که ناصر جنی همین فردا شلوارشو خیس کنه! قهوه‌ای بشه که چه بهتر! وگر نه دیگه قید جن‌دخت رو باید می‌زدم!

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۸

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۸

داستان از اینجا شروع شد که تلاش‌هایی که یادمان هست در مورد تلاش‌هایی که برای تعریف علمی‌تخیلی و فانتزی شده بارها گفتگو شده است… حاصل تلاش این چند نفر را گذاشته‌ایم «در چیستی ادبیات گمانه‌زن» که هنوز چکش کافی نخورده…

جادوگر دربار سارا پینسکر امیر سپهرام

جادوگر دربار

پسری که این بار جادوگر دربار خواهد شد بچهٔ بی‌رحمی نیست. نه مثل قبلی یا یکی قبل‌ترش. او هیچ‌وقت از فنجان کارِل نابینا چیزی نخواهد دزدید یا بچه‌های کوچک‌تر را برای گرفتن شیرینی‌شان نخواهد زد یا سگ را با لگد نخواهد کوفت.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۴

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۴

تابستان سال گذشته آکادمی فانتزی (که این روزها گروه ادبی گمانه‌زن شده است) مشکلات بسیاری داشت. مثل همیشه نیروی کار اندک بود و کار بسیار. پتانسیل برای کارهای شدنی زیاد بود.