دسته: علمیتخیلی
داستانهای کوتاه و ناولت از ادبیات گمانهزن، ژانر علمی تخیلی
در دل شهری صنعتی و دورافتاده در شمال روسیه، یک افسر تازهوارد از زنی مظنون بازجویی میکند. در این گفتوگوی نفسگیر و تدریجی، لایههایی از زندگی او، محیط پرتنش و مرموز اطرافش، و شرایطی که ساکنان این شهر با آن دستوپنجه نرم میکنند، آشکار میشود.
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که هر ساله در نیمهٔ دوم اردیبهشتماه برگزار میشود، با تمام پستی و بلندیهایش، برای اکثر دوستداران کتاب و بعضاً علاقهمندان به دکورهای مجلل از نوع فرهنگی، رویداد مهمی تلقی میشود.
در دنیای جنگزده و ماشینی مودِران، ارباب دژی جنگی با موجودی گوشتی و نامأنوس روبهرو میشود. برخوردی که تضاد عمیق میان انسانیت و سردی ماشین را آشکار میکند.
تابستان سال گذشته آکادمی فانتزی (که این روزها گروه ادبی گمانهزن شده است) مشکلات بسیاری داشت. مثل همیشه نیروی کار اندک بود و کار بسیار. پتانسیل برای کارهای شدنی زیاد بود.
میدانم این داستان چطور تمام میشود. خیلی به آن فکر میکنم. به اینکه چطور شروع شد هم خیلی فکر میکنم. همین چند سال پیش بود که سفینهها در مدار زمین ظاهر شدند و تجهیزاتشان در دشتها پدیدار شد.
بی هیچ حرف پیش، سال نو مبارک! در ویژهنامهٔ عید خبری از مقاله و معرفی کتاب و چیزهایی از این قبیل نیست. تعطیلات عید به جای درس و تحقیق و افزودن به دانش شخصی، وقت لذت بردن و تفریح است.
هر چند در طی بیش از شش سال کار و تلاش بیوقفهٔ گروه ادبی گمانهزن، چالشهای فراوانی پیش روی این گروه قرار گرفته، اما بیتردید مهمترین و بنیانیترینشان شناخت و معرفی مانیفست ادبی گمانهزن بوده است.
کلیف ساترلند بالای نردبان، بر فراز سالن موزه، ایستاده بود و به خطوط و سایههای روی پیکر عظیم ربات نگاه میکرد. نگاهی به سیل جمعیتی انداخت که از سراسر منظومهٔ شمسی آمده بودند تا گنوت و مسافر را ببینند داستان غمانگیزشان را بشنوند.
در مسیر تغییرات ساختاری در فعالیتهایمان، که پیشتر از آن آگاهی یافتهاید و در آینده بیشتر از آن خواهید شنید، بر این قرار شدیم که مطالب و محتوای تولیدی گروه را در شکلی نو در اختیارتان قرار دهیم.
تغییر کردهام. باز هم تغییر خواهیم کرد. گروهی که امروز این مجموعه را برای شما آماده کرده، از زمان «باشگاه اینترنتی بعد هفتم» و محفل شبانهٔ زیرآبیوسیها و تأسیس وبگاه هواداریاش در حال تکامل بوده است.
از آنجایی که دیگر طاقتم طاق شده، تصمیم گرفتهام تا کاری کنم و اوضاع را تغییر بدهم. برای همین از انواع گوشت، مو، ناخن، و غیره و غیرهٔ پلاستیکی ژاپنی آدمک بدلیای ساختهام.
رابرت هاینلاین، که سال ۱۹۴۱ سخنران افتخاری سومین گردهمایی بینالمللی علمیتخیلی
در دنور ایالات متحده بود، این طور گفت: «من مدتهاست علمیتخیلی میخوانم و در این
راه همان پروسهای را پشت سر گذاشتهام که همگی شما تجربه کردهاید: …»