۲۰ شهریور ۱۴۰۴
پارسال داستانی را ترجمه و منتشر کردم از نویسندهای آفریقایی (دونالد اِکپِکی) که آثارش، از جمله همین داستان، بارها نامزد جوایز ادبیات گمانهزن شدهاند. نویسنده جهانی ساخته که در آن بانکها دیگر فقط پول و داراییهای مادی را گرو نمیگیرند، بلکه «سرنوشت» آدمها را وثیقه میگذارند. این امکان، در ظاهر، فرصتی برای کسانی است که هیچ پشتوانهای برای پیشرفت در جامعه ندارند، اما در عمل، تلهای است که آینده را از طبقات پایین میگیرد و به جیب ثروتمندان میریزد.
داستان سرنوشت معوق علاوه بر سرگرمکنندگی، نقدی اجتماعی هم هست و به نظر من کشش روایی خوبی هم دارد. ضمن این که کمی هم ما خوانندههای فارسیزبان را از فضایی «غربی» آثار علمیتخیلی بیرون میکشد و اندکی با فرهنگ آفریقا آشنا میکند.
از ترجمهٔ این کار لذت بردم. امیدوارم شما هم لذت ببرید.
֎
۱۶ شهریور ۱۴۰۴
چندی پیش، زیر پستی که برای یک داستان در صفحهٔ اینستاگرام فضای استعاره زده شده بود، عزیزی پرسید «ادبیات گمانهزن» چیست؟ ظاهراً فرض نادرست ما بر این بوده که دوستانی که به فضای استعاره سر میزنند و انشاالله از خواندن داستانها لذت میبرند، پاسخ این پرسش مشخص است. اما باید میدانستیم خوانندگانی هستند که تازه به این جرگهٔ پیوستهاند یا پیشتر در این فضا بودهاند ولی تعریف گویایی از حدود و ثغور این شاخه از ادبیات در دست ندارند.
این شد که متنی آماده شد تا تعریفی ارائه کند، با این ملاحظه که الزاماً تعریف جهانشمولی نیست و ممکن است صاحب نظرانی در چهارگوشهٔ دنیا با آن موافق نباشند. اما دست کم تلاش شده که تعریف قابل قبولی باشد و پاسخ کمابیش دخوری به این پرسش باشد که ادبیات گمانهزن چیست؟
֎
۱۰ شهریور ۱۴۰۴
به حول و قوهٔ دوستان عزیز، انتشار داستانهای برگزیدهٔ چهارمین دورهٔ مسابقهٔ داستاننویسی راما هم به سرانجام رسید. هم داستانهای برگزیده و هم چند داستان دیگر که تا بام مسابقه نرسیدند آثار خوبی هستند و از انتشارشان خوشحالم و امیدوار که نویسندههاشان باز هم بنویسند و منتظر مسابقهای نمانند.
باید از ضحی کاظمی تشکر کنم که هماهنگی لازم برای انتشار آثار برگزیده در فضای استعاره را به عهده داشت که داستانها بیشتر در دسترس خوانندگان قرار گیرند و همین طور هم از بهزاد قدیمی که کار ویرایش متن داستانها را تقبل کرد تا به صورت موجهتری آمادهٔ انتشار شوند. جهانگیر شهلایی گرامی هم جای خود دارد و از مصاحبتش در جمع داوران لذت بردم.
در مجموع، نه داستان جمع برگزیدگان دو دورهٔ اخیر مسابقهٔ راما را تشکیل میدهند که میتوانید اینجا بخوانیدشان.
֎
۱۶ مرداد ۱۴۰۴
داوری «مسابقهٔ داستاننویسی راما» تمام و مراسم اختتامیه هم برگزار شد و برگزیدگان معرفی شدند. طبق روال سال گذشته، بنا است داستانهای برگزیده در «فضای استعاره» منتشر شود. همکاری این دو فرصت خوبی است برای نویسندگان نوقلم یا منتشر نشدهٔ حوزهٔ ادبیات گمانهزن تا آثارشان دیده و خوانده شود.
امید که این روند بتواند مشوقی باشد برای تداوم روایتگریشان و عامل جذابی برای پیوستن صاحبان ذوق و قریحهٔ نویسندگی که هنوز به این جرگه نپیوستهاند، که روایتنویسی گمانهزن مجرایی است برای غور در آنچه مهم است و گاه پیش چشم نیست.
آثار قبلی را در مدخل جایزهٔ راما بخوانید. بهزودی آثار دورهٔ چهارم هم ویراسته و منتشر خواهند شد.
֎
۱۲ مرداد ۱۴۰۴
بازنشر بایگانی شگفتزار بانی خیر شده است و دوستانی قدیمی از دنیای «آکادمی فانتزی» از گوشه و کنار دنیای مجازی پیدا میشوند و سلامی چاق میکنیم. گرچه دیداری تازه نمیشود، اما خوب است که دوستان هستند و همین پیامهای گاه و بیگاه و امید به این که همگی خوبند، این دنیای پرآشوب و شبهآخرالازمانی را تحملپذیر میکند. گپ و گفت با دوستان نزدیکتر هم که جای خود دارد.
֎
۲۲ تیر ۱۴۰۴
در بحبوحهٔ حمله به ایران، همه چیز یخ زده بود و سرها رو به آسمان خیره که چه خواهد شد و چگونه پیش خواهد رفت. هیچ جمعیت خاطری نبود، که چشم و گوش از صفحهٔ تلویزیون و شبکههای اجتماعی نمیشد برگرفت، چه رسد که دل و دماغ انتشار باشد.
اندکی بعد، نه این که چیزی آرام گرفته باشد، که گویی خود انتظار را دیگر نمیشد منتظر ماند، یک شماره از شگفتزار و یک داستان کوتاه را که پیش از آغاز این بلبشو آماده شده بود منتشر کردم و باز منتظر ماندم.
اما این بار گویی خود این بیثباتی بود که ثبات مییافت و در این بیثباتی کشدار زندگی دوباره جریان و تداوم یافت. از نانوایی و کبابی تا سینما و کتابفروشی. شبکههای اجتماعی و وبخوانی هم به جا بود. پس تصمیم بر این شد که فضای استعاره هم بیستاره نماند و تا جایی که میشود به روال هفتگیاش برگردد.
باز هم هستیم…
֎
۱ تیر ۱۴۰۴
در این روزهای سیاهی که بسیاری از هممیهنان، مثل هر جنگ نفرینشدهٔ دیگری، بیگناه به آغوش مرگ غلتانده شدند، دست به انتشار داستانی نمیرود، که این روزها خود داستانی از جنس وحشت است. امید که سایهٔ شومش از سر ایران برخیزد.
֎
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
بازنشر بایگانی شگفتزار، پس از کمی افت و خیز و راهنماییهایی چند، روی روال خوبی افتاده و انتشارش آهسته و پیوسته شده است. دلیل آهستگیاش این است که هر شمارهاش شامل چندین داستان و مقالهٔ خواندنی است و میتواند همراه با داستانهایی خود «فضای استعاره» یک هفتهٔ خوانندگان را پر کند. پیوستگیاش وابسته است هم به همین آهستگی و هم به لطف دوستان دور و نزدیک که در تأمین شمارههای ناقص بایگانی بازیافتهٔ شگفتزار.
استقبال این بازنشر هم خوب بوده و گویی توانسته شعلهٔ کوچکی در دل ژانردوستان قدیمیتری که کمی از فعالیت ادبی وبمحور دور بودهاند روشن کند و گاهی دستی به قلم ببرند. امید که بیشتر از اینان ببینیم و بخوانیم.
֎
۲۰ فروردین ۱۴۰۴
یار ما این دارد و آن نیز هم
قریب به یک و نیم دهه پیش، گروهی از هواداران فعال ادبیات گمانهزن، که پیشتر نیز گردانندگان «آکادمی فانتزی» و بعدتر «گروه ادبیات گمانهزن» بودند، باز گرد آمدند و فعالیتهای تألیف و ترجمه و تحقیقشان را در قالب نشریهٔ اینترنتی «شگفتزار» منتشر کردند. این رویداد ماهانهٔ فرخنده تا سی و یک شماره پیش رفت و ماحصلش در دسترس ژانردوستان قرار گرفت. همهٔ ما ژانردوستان از خواندنش حظها و بهرهها بردیم.
صد حیف که این فعالیت ادبی ژانریِ کمسابقه در کیهان ادبیات فارسی تداوم نیافت تا هوادارانش همچنان از محتوای منحصربهفردش بهرهمند بمانند. گذشت و در گذر ایام، مجموعهٔ مجلدهای نشریه هم از دسترس کاربران عام اینترنت خارج شد و به صورت بایگانیهای شخصی درآمد و خوشبختانه حفظ شد.
«فضای استعاره»، با باور به این که چنین محتوای ارزشمندی را میشود و باید همچنان در اختیار خوانندگان ادبیات گمانهزن قرار داد – هم به لحاظ امکان خواندنشان برای جوانترها و هم به ضرورت حفظ تاریخ فعالیتهای ادبی گمانهزن فارسی – طی گفتگو و همفکری با آخرین سردبیر گروه ادبیات گمانهزن (صاحب امتیاز شگفتزار)، مهدی بنواری، بر آن شد که نسخههای منتشر شدهٔ «شگفتزار» را از بایگانیها گرد بیاورد و دوباره پیش چشم هواداران قرار دهد.
خوشبختانه، امکان محقق شدن این تصمیم فراهم شد و نسخ گرد آمد و فایلهای قابل ارائه آماده شد. همفکری انجام شده بر این قرار گرفت که مجلدها در قالب نسخهٔ ورقزن، با فهرستی متنی، به صورت ادواری و به موازات داستانهای «فضای استعاره» منتشر شوند تا بشود جریان مستمری از محتوای ارزشمند این حیطهٔ ادبی را برای خوانندگان برقرار کرد و خوانندگان «فضای استعاره» هم این و هم آن را در نوک انگشتان وبگردشان داشته باشند و امید که از هر دو لذت ببرند.
امید دیگر این که احیای بایگانی «شگفتزار» پاسخ درخوری باشد به تلاش بیچشمداشت آفرینندگان و گردانندگانش.
֎