دسته: علمی‌تخیلی

داستان‌های کوتاه و ناولت از ادبیات گمانه‌زن، ژانر علمی تخیلی

خمپاره - متیو کرسل - امیر سپهرام

ساروج

عکس در نسیم تکان می‌خورد. انگشتی کثیف آن را در جایش ثابت نگه داشته است. ناخنی ترک‌خورده و تیز، زمانی لاک‌خورده و اکنون لب‌پر شده، روی عکس نشسته. لبهٔ دندانه‌دندانه شدهٔ ناخن با لبهٔ مضرّس عکس هماهنگ است.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۵

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۵

روزى را به خاطر مى‌آورم که در کنار دبیر شوراى سیاست‌گذارى و همکاران بخش معرفى کتاب و داستان نگارش، نشسته بودیم و فارغ از بحث و جدل دیگران بر سر قیمت ارز و سکه، هماهنگى‌هاى اولیه این ویژه‌نامه را انجام مى‌دادیم.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۴

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۴

اولین باری که در جلسات حضوری آکادمی فانتزی در محل انجمن نویسندگان شرکت کردم مطمئن نبودم قرار است با چه چیزی روبه‌رو شوم. مسلمـاً انتظار نداشتم از «دره‌های پشتی» ماتریکسی عبور کنیم یا با گاندالف و دار و دسته‌اش ملاقات کنم.

اکنون دنیاها را نقاشی می‌کنیم - متیو کرسل - امیر سپهرام

اکنون دنیاها را رنگ می‌کنیم

«شنیده‌ای که من مسئول سیاره‌های ناپدید شده‌ام؟» مرد چشمانش را باز کرد. مردمک‌هایش آن‌قدر گشاد شده بودند که از عنبیه‌هایش فقط حلقه‌های باریکی باقی مانده بود به دور حفره‌هایی تاریک؛ مثل گرفتگی ستاره‌های دوقلوی محتضر.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۳

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۳

در ذهن بیشتر افراد روبات یادآور موجودى انسان‌واره با بدنه‌اى براق و آهنى است که با صدایى خشک و ماشینى حرف مى‌زند و تابع دستورات انسان است…

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۲

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۲

جهانى که همه در آن از امنیت و رفاه برخوردارند، جنگى در کار نیست و تمامى سلاح ها معدوم شده‌اند. اما در پس پردهٔ این بهشت برین، عده‌اى را مى‌بینیم که به کمک توهم یک آرمان‌شهر، تنها به فکر منفعت شخصى خودند.

اودو دو-گَزان پور فَم - مینا رحیمی

اودو دو-گَزان پور فَم

«بو کن این عطر جدیدمه، اودو دو-گَزان، اسانس چمنه.»
بوی چمن توی خیالش پیچید…
پایش را که توی کوچه گذاشت نور بی‌رمق آفتاب و بوی همیشگی دود و فاضلاب به استقبالش آمدند.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۱

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۱

بعد هفتم اولین باشگاه علمى‌تخیلى فارسى‌زبان، وب‌گاهى بود که در فاصلهٔ سال‌هاى ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۳ دایر بود و به صورت عمده به ادبیات علمى‌تخیلى مى‌پرداخت.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۸

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۸

داستان از اینجا شروع شد که تلاش‌هایی که یادمان هست در مورد تلاش‌هایی که برای تعریف علمی‌تخیلی و فانتزی شده بارها گفتگو شده است… حاصل تلاش این چند نفر را گذاشته‌ایم «در چیستی ادبیات گمانه‌زن» که هنوز چکش کافی نخورده…

اتاقکی پر از اکسیژن مفت

اتاقکی پر از اکسیژن مفت

در تهران آینده، اکسیژن کالایی کمیاب است. زن کارگری پس از دزدیده شدن کارت سهمیه‌اش، در سرمای مرگبار برای زنده‌ماندن می‌جنگد؛ جایی که مرز درست و غلط در مه کمبود نفس محو می‌شود.

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۷

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۷

تابستان بود. از نوروز به بعد همیشه تابستان است. بیشتر از یک دهه می‌شود که این طور است. بعضی‌ها به خودشان جرأت می‌دهند و می‌گویند زمین گرم شده است. پنج‌شنبه بود و باران می‌بارید و آن پنج‌شنبهٔ بارانی که امروز به دنبالش آمده است.

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۶

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۶

آن‌هایی که با ما بوده‌اند و برای دل کاری انجام داده‌اند می‌دانند که این کار حساب بردار نیست. هر چه قدر هم که تلاش کنیم کار را در حساب و کتاب بیاوریم نمی‌شود و گاهی کار دست آدم می‌دهد. مجموعه‌ای که الان روی نمایشگر رایانه‌تان دارید از همین فوران‌های ناگهانی کارهای دل است!