چگونه در مهمانی با دخترها حرف بزنیم - نیل گیمن - محمدرضا ایزدپناه

چطور در مهمانی با دخترها حرف بزنیم

لباسی نازک از پارچهٔ سفید و ابریشمی به تن داشت. چشمانش سبزِ کم‌رنگ بود، رنگی که حالا مرا یاد لنز‌های رنگی می‌اندازد؛ اما آن زمان سی سال پیش بود و اوضاع فرق می‌کرد.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۲

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۲

جهانى که همه در آن از امنیت و رفاه برخوردارند، جنگى در کار نیست و تمامى سلاح ها معدوم شده‌اند. اما در پس پردهٔ این بهشت برین، عده‌اى را مى‌بینیم که به کمک توهم یک آرمان‌شهر، تنها به فکر منفعت شخصى خودند.

ابلق - فاطمه بابایی - مسابقه راما

ابلق

دو روز پیش ابوالجن اولتیماتوم داد که اگه شفیقه رو می‌خوام شرطش اینه که ناصر جنی همین فردا شلوارشو خیس کنه! قهوه‌ای بشه که چه بهتر! وگر نه دیگه قید جن‌دخت رو باید می‌زدم!

اودو دو-گَزان پور فَم - مینا رحیمی

اودو دو-گَزان پور فَم

«بو کن این عطر جدیدمه، اودو دو-گَزان، اسانس چمنه.»
بوی چمن توی خیالش پیچید…
پایش را که توی کوچه گذاشت نور بی‌رمق آفتاب و بوی همیشگی دود و فاضلاب به استقبالش آمدند.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۱

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۱

بعد هفتم اولین باشگاه علمى‌تخیلى فارسى‌زبان، وب‌گاهى بود که در فاصلهٔ سال‌هاى ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۳ دایر بود و به صورت عمده به ادبیات علمى‌تخیلى مى‌پرداخت.

چرخ خیاطی - روژان منصوری

چرخ خیاطی

چرخ خیاطی نفرین‌شده‌ای که به خانه آورده می‌شود و هر دوختش انسانی را به عروسکی بدل می‌کند و خیاطی که گرفتار سایه‌های شوم کشمکش عشق و جنون می‌شود.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۹ و ۱۰

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۹ و ۱۰

یکى از جذاب‌ترین و عام‌ترین این موجودات، که در اغلب فرهنگ‌ها و کتاب‌هاى حال حاضر نشانى از آن به چشم مى خورد و در بسیارى از فرهنگ‌هاى ملل گوناگون رسوخ کرده است، خو‌ن‌آشام‌ها هستند.

ابراهیم - امید بحرینی

ابراهیم

بازگشت مرموز ابراهیم پس از چندین روز، شایعهٔ اسارتش به دست قوروک‌های رودخانه را زنده می‌کند و روستا را در آستانهٔ رویارویی با سرنوشتی هولناک می‌گذارد.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۸

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۸

داستان از اینجا شروع شد که تلاش‌هایی که یادمان هست در مورد تلاش‌هایی که برای تعریف علمی‌تخیلی و فانتزی شده بارها گفتگو شده است… حاصل تلاش این چند نفر را گذاشته‌ایم «در چیستی ادبیات گمانه‌زن» که هنوز چکش کافی نخورده…

اتاقکی پر از اکسیژن مفت

اتاقکی پر از اکسیژن مفت

در تهران آینده، اکسیژن کالایی کمیاب است. زن کارگری پس از دزدیده شدن کارت سهمیه‌اش، در سرمای مرگبار برای زنده‌ماندن می‌جنگد؛ جایی که مرز درست و غلط در مه کمبود نفس محو می‌شود.

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۷

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۷

تابستان بود. از نوروز به بعد همیشه تابستان است. بیشتر از یک دهه می‌شود که این طور است. بعضی‌ها به خودشان جرأت می‌دهند و می‌گویند زمین گرم شده است. پنج‌شنبه بود و باران می‌بارید و آن پنج‌شنبهٔ بارانی که امروز به دنبالش آمده است.

جادوگر دربار سارا پینسکر امیر سپهرام

جادوگر دربار

پسری که این بار جادوگر دربار خواهد شد بچهٔ بی‌رحمی نیست. نه مثل قبلی یا یکی قبل‌ترش. او هیچ‌وقت از فنجان کارِل نابینا چیزی نخواهد دزدید یا بچه‌های کوچک‌تر را برای گرفتن شیرینی‌شان نخواهد زد یا سگ را با لگد نخواهد کوفت.