ماشین پرنده - ری بردبری - مهدی بنواری

ماشین پرنده

در چین باستان، صنعتگری گمنام ماشین پروازی نوآورانه ساخته است. امپراتور او را در آسمان می‌بیند و به باغ کاخ دعوتش می‌کند. در حالی که مخترع از ابداعش هیجان‌زده است، در ذهن امپراتور نبردی میان اصول سنتی، نوآوری فناورانه و مصالح مملکنی درمی‌گیرد.

کره‌های بلورین - دیوید برین، امیر سپهرام

کره‌های بلورین

نهایت خوش‌شانسی بود که درست در آن زمان یخ‌زدایی شدم، همان سالی که دورکاوشگر ۹۹۲۵۷۳ اِی‌اِی۴ از پیدا شدن یک خوش‌ستاره با بلورکره ترک‌خورده خبر داد. آن موقع من یکی از دوازده دورفضانوردی بودم که با گرم شدن به زندگی برگشته بودند. پس طبیعتاً می‌بایست در این ماجرا …

پولاریس - اچ.پی. لاوکرافت - مهدی بنواری

پولاریس

زیر روشنی محو هلال ماه رو به محاق، برای نخستین بار شهر را دیدم که خاموش و خواب‌آلوده بر فلاتی غریب، گسترده میان دو قلهٔ نامکشوف، لمیده بود. حصارها و بروجش، ارکان، قُبه‌ها و سنگ‌فرش‌هایش را از مرمری رنگ‌پریده و مخوف برآورده بودند.

دهانی ندارم و باید فریاد بزنم - هارلن الیسون، امیر سپهرام، بهزاد قدیمی

دهانی ندارم و باید فریاد بزنم

جسد گوریستِر از یک پا و بی‌تکیه‌گاه از تخته صورتی آویخته بود، آویزان بالای سرمان در تالار کامپیوتر و از نسیم سرد و چربی که بی‌وقفه در غار اصلی می‌وزید نمی‌لرزید. جسد وارونه آویزان و از کف پای راست به تخته وصل بود.

آن دیگران - نیل گیمن - امیر سپهرام

آن دیگران

عفریت گفت «اینجا زمان سیّال است.»
مرد به محض دیدن فهمید عفریت است. دانست، همان طور که فهمید اینجا جهنم است. هیچ‌کدامشان نمی‌توانستند چیز دیگری باشند.

همه شما زامبی‌ها - رابرت هاینلاین - مهدی بنواری

همهٔ شما زامبی‌ها

داشتم یک گیلاس برندی را با دستمال می‌مالیدم که مادر مجرد آمد تو. ساعت را نگاه کردم. ۱۰:۱۷ ب.ظ. بود در منطقهٔ زمانی پنج یا زمان مناطق شرقی، روز هفتم نوامبر سال ۱۹۷۰. مأمورهای زمان همیشه به زمان و تاریخ دقت می‌کنند.

پلاستیک‌های لطیف و بامحبت – عمّان ثابت، امیر سپهرام

پلاستیک‌های لطیف و بامحبت

ایسا و برادرش در یک خانهٔ سازمانی در یک کوچهٔ سیمانی و تحت نظر مادرشان زندگی می‌کنند. مادر روباتی است که همهٔ نیازهاشان را رفع و رجوع می‌کند. عمو گئورگ ماهی یک بار برای تعمیر و نگهداری مادر به خانه‌شان می‌آید و دستی هم به سر بچه‌های یتیم می‌کشد.

مازیرین جادوگر - جک ونس – مهدی بنواری

مازیریَنِ جادوگر

مازیریَن جادوگر غرق در اندیشه در باغش گام برمی‌داشت. درختانِ پربار از میوه‌های زهرآگین بر فراز سرش سایه افکنده بودند و گل‌ها به عبودیت خاکسارانه پیش پایش سر به خاک می‌ساییدند.

و او یک خانه خمیده ساخت - رابرت هاینلاین - امیر سپهرام

و او خانه‌ای کج ساخت

کوینتوس تیل، معمار برجسته و نوگرا، بر اساس اصول ریاضی خانه منحصر به فردی بر اساس مدل مکعبی چهاربعدی می‌سازد. ولی این خانهٔ تسرکتی با لرزه کوچکی تبعاتی ناخواسته و غریب به بار می‌آورد.

چرخهٔ زندگی اشیای نرم‌افزاری - تد چیانگ - مهدی بنواری

چرخهٔ زندگی اشیای نرم‌افزاری – ۱۰

تلاش برای جذب سرمایه چندان موفقیت‌آمیز نیست و فشار روانی محبوس بودن در دیتاارث دیجی‌موها را حسابی فرسوده کرده است. تا این که شرکتی به نام باینری‌دیزایر اعلام می‌کند که قصد دارد عروسک‌های سکس فیزیکی و مجازی تولید می‌کند.

چرخهٔ زندگی اشیای نرم‌افزاری - تد چیانگ - مهدی بنواری

چرخهٔ زندگی اشیای نرم‌افزاری – ۹

آنا همچنان در بررسی راه‌های حفظ دیجی‌موها است بدون وادار کردنشان به کارهایی که با معیارهای انسانی غیرانسانی محسوب می‌شوند؛ همان‌هایی که برای فرزندانمان هم نمی‌خواهیم. آیا دیجی‌موها می‌توانند به عنوان شخص حقوقی ثبت شوند و درآمدزایی کنند؟

چرخهٔ زندگی اشیای نرم‌افزاری - تد چیانگ - مهدی بنواری

چرخهٔ زندگی اشیای نرم‌افزاری – ۸

بحث در باب واگذاری دیجی‌موها به شرکت نام باینری‌دیزایر برای عرضهٔ عروسک‌های سکس فیزیکی و مجازی برای برون‌رفت از شرایط عملی و مالی دشوار صاحبانشان بالا گرفته است. آنا به شدت مقاومت می‌کند و نمی‌پذیرد این آخرین راه باشد.