در پاسخ به خواننده‌تان گرت دی. جونز امیر سپهرام

در پاسخ به خواننده‌تان

آیا خونه‌ات کوچک شده، یا خودت بزرگ‌تر شده‌ای؟
در دره‌ای که از زمان «واقعهٔ انزوا» از جهان جدا شده، روزنامه‌ای محلی روزی شش‌بار چاپ می‌شود و هر نامه‌ای که به سردبیر می‌رسد گرهی بر گره در واقعیت می‌افکند.

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۸

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۸

امسال تلاش بر این است که از یک داستان اشتراکى به قلم دست اندرکاران شگفتزار استفاده شود؛ و شما به عنوان خواننده یا ارسال کنندهٔ مطلب به این مجلهٔ برخط، جزء بلافصل دست اندرکاران محسوب مى‌شوید.

الهیات در ادبیات علمی تخیلی دیمین والتر امیر سپهرام

الهیات در ادبیات علمی تخیلی

جهان از داستان‌ها ساخته شده، نه از اتم‌ها، و انسان همواره تلاش کرده لحظهٔ زودگذر و ماورایی امر متعالی و والا را درک کند آن را در قالب داستان به تصویر بکشد. این موضوع به نبردی میان دو روایت اسطوره‌ای تبدیل شده که هر دو مدعی نشان دادن واقعیتِ ورای از واقعیتند.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۷

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۷

نمایشگاه کتاب امسال هم بهانه‌اى شد تا ببینیم چند مرده حلاجیم. ببینیم آیا مى‌توانیم دست به عمل قهرمانانهٔ دیگرى بزنیم یا نه. قضاوتش باشد با شما.

ناظر تصادفی قضایی - جهانگیر شهلایی

ن.ت.ق

در آینده‌ای یک‌دست و بی‌مرز، زنی از دولت متحد به شهری سرد فرستاده می‌شود تا پروندهٔ قتلی را بررسی کند، اما در پشت دیوارهای زندان حقیقتی می‌یابد که پایه‌های «عدالت جهانی» را می‌لرزاند.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۶

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۶

«رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» را شنیده‌ایم. قدماى باستانى که بسیار حکیم و دانا و جامع الاسرار و مانع الاغیار بوده‌اند، در مجموعهٔ پایان ناپذیرِ الگوهاى بى‌شمار بازمانده تکلیف خیلى چیزها را براى ما مشخص کرده‌اند.

خمپاره - متیو کرسل - امیر سپهرام

ساروج

عکس در نسیم تکان می‌خورد. انگشتی کثیف آن را در جایش ثابت نگه داشته است. ناخنی ترک‌خورده و تیز، زمانی لاک‌خورده و اکنون لب‌پر شده، روی عکس نشسته. لبهٔ دندانه‌دندانه شدهٔ ناخن با لبهٔ مضرّس عکس هماهنگ است.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۵

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۵

روزى را به خاطر مى‌آورم که در کنار دبیر شوراى سیاست‌گذارى و همکاران بخش معرفى کتاب و داستان نگارش، نشسته بودیم و فارغ از بحث و جدل دیگران بر سر قیمت ارز و سکه، هماهنگى‌هاى اولیه این ویژه‌نامه را انجام مى‌دادیم.

خشت‌های گلجک - متیو کرسل - امیر سپهرام

خشت‌های گلجک

آدم‌های شهری نبودیم. پسِ پشت مرزها زندگی‌ می‌کردیم، جایی که شن‌های عقیق سلیمانی با آسمان پَرکلاغی در هم می‌آمیخت و جانوران بیابانی برای مردن می‌آمدند و حتی عفریت‌های فینتاس مییِل زهرهٔ گام گذاشتن در آن را نداشتند.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۴

شگفتزار – سال ۲ – شمارهٔ ۱۴

اولین باری که در جلسات حضوری آکادمی فانتزی در محل انجمن نویسندگان شرکت کردم مطمئن نبودم قرار است با چه چیزی روبه‌رو شوم. مسلمـاً انتظار نداشتم از «دره‌های پشتی» ماتریکسی عبور کنیم یا با گاندالف و دار و دسته‌اش ملاقات کنم.

اکنون دنیاها را نقاشی می‌کنیم - متیو کرسل - امیر سپهرام

اکنون دنیاها را رنگ می‌کنیم

«شنیده‌ای که من مسئول سیاره‌های ناپدید شده‌ام؟» مرد چشمانش را باز کرد. مردمک‌هایش آن‌قدر گشاد شده بودند که از عنبیه‌هایش فقط حلقه‌های باریکی باقی مانده بود به دور حفره‌هایی تاریک؛ مثل گرفتگی ستاره‌های دوقلوی محتضر.

شگفتزار - سال ۱ - شمارهٔ ۱۳

شگفتزار – سال ۱ – شمارهٔ ۱۳

در ذهن بیشتر افراد روبات یادآور موجودى انسان‌واره با بدنه‌اى براق و آهنى است که با صدایى خشک و ماشینى حرف مى‌زند و تابع دستورات انسان است…