زیربرچسب: غربت
۷ مهر ۱۴۰۰
مادر کنار تن لهشده پسرش ایستاده بود و بی آن که پلک بزند تماشایش کرده بود. جسد بین نگهبانها و خدمتکارهای شیفت صبح ساختمان روی زمین افتاده بود. ظاهرش مثل همیشه تپل، سالم و گرم اما رنگپریدهتر بود.
ادبیات گمانهزن
ادبیات گمانهزن
مادر کنار تن لهشده پسرش ایستاده بود و بی آن که پلک بزند تماشایش کرده بود. جسد بین نگهبانها و خدمتکارهای شیفت صبح ساختمان روی زمین افتاده بود. ظاهرش مثل همیشه تپل، سالم و گرم اما رنگپریدهتر بود.
فضای استعاره جایی برای لذت بردن از ادبیات گمانهزن.
«همه داستانها استعارهاند. داستان علمی تخیلی هم استعاره است. به نظر، آن چه علمی تخیلی را از شکلهای قدیمیتر داستان جدا میکند استفاده آن از استعارههای جدید است.»
© تمامی حقوق برای «فضای استعاره | Metaphor Space» محفوظ و استفاده از محتوای وبگاه با ذکر منبع آزاد است. ۲۰۲۵/۱۴۰۴ ©