امیر سپهرامامیر سپهرام (Amir Sepahram)

سپهرام مؤسس، مدیر و مترجم سایت فضای استعاره است. او بیشتر به ترجمه داستان‌های کوتاه در حوزه گمانه‌زن پرداخته، اما گاهی هم دست‌به‌قلم شده است. او مدتی مترجم و گرداننده بخش انگلیسی «آکادمی فانتزی» و چند دوره هم جزو هیئت داوران مسابقه داستان‌نویسی گمانه‌زن بوده است.

علاوه بر فعالیت‌های آنلاین، چند کتاب در حوزه ارتباط فناوری و جامعه و به تازگی هم مجموعه داستان کوتاه جادوگر و شیطان لاپلاس را ترجمه و منتشر کرده است.

معرفی در فضای استعاره / صفحهٔ اینستاگرام امیر / حساب ایکس امیر


آثار در فضای استعاره


و حالا عالی‌جناب می‌خندد - شیو رامداس – امیر سپهرام

حالا عالی‌جناب می‌خندد

زیر نگاه بی‌امان خورشید، زمین سوخته می‌درخشد. از میان موج گرما، کنده‌های خشکیده و سیاه‌شده از جایی که زمانی مزرعهٔ کنف بود رو به آسمان بیرون زده‌اند. آپا از روی ایوان، بی آن که پلک بزند، به آنها خیره شده است. پیش چشمش تکه‌ای سوخته از یکی‌شان جدا می‌شود و با نسیم به پرواز درمی‌آید.

انگلبرت گَرت دی جونز، امیر سپهرام

انگلبرت

انگلبرت تُف صداداری روی خاک پاخورده و برشته انداخت. «روزنامه‌نگارها و مشنگ‌ها و دانشمندهای خودسر و مأمورهای دولتی واسه مقاصد شومشون می‌افتند دنبال سرم.»

رهرو منطقهٔ مرزی متغیر داگلاس اسمیت امیر سپهرام

رهرو منطقهٔ مرزی متغیر

رهرو فرزند دو قلمرو پیوستار است، شاهزاده‌ای از نظم و آشوب و یاغی‌ در برابر هر دو. وقتی عاشق زنی زمینی می‌شود که کلید تعادل میان این دو قلمرو است، نبردی برای نجات جان او و سرنوشت جهانش آغاز می‌کند.

صدایش جانوری است وحشی و تیزپا - نیتان ساسنیک - امیر سپهرام

صدایش جانوری است وحشی و تیزپا

جانور دندان نشان می‌دهد و چنگال در خاک فرو می‌برد و می‌غرد. بریت پا سفت می‌کند و به صدایش چشم می‌دوزد و به سختی نفس می‌کشد و از چانه‌اش خون می‌رود. خشمگین است، بیش از هر زمان دیگری در سراسر زندگی‌اش.

تونی و سوسک‌ها - فیلیپ کی. دیک - امیر سپهرام

تونی و سوسک‌ها

آفتاب زرد مایل به سرخ از پنجره‌های ضخیم کوارتزی به محفظهٔ خواب نفوذ کرد. تونی راسی خمیازه‌ای کشید، کمی تکان خورد، سپس چشمان سیاهش را باز کرد و سریع نشست. روانداز را با یک حرکت کنار زد و آرام روی کف فلزی گرم ایستاد.

دردکش جایگزین - ایلان جونز - امیر سپهرام

دردکش جایگزین

در دنیایی که پیشرفت‌های پزشکی و فناوری مرزهای اخلاقی را پشت سر گذاشته‌اند، آدام وارد برنامه‌ای بشردوستانه می‌شود. اما پشت این پروژه، حقیقتی تاریک پنهان است. «جانشین درد» داستانی از مواجههٔ انسان با پیشرفت بی‌رحمانه و غیراخلاقی علم است که به نام درمان، زندگی و هویت انسان‌ها را به بازی می‌گیرد.

تزئینی - پی.ای. کورنل - امیر سپهرام

تزئینی

آنی رباتی انسان‌نماست که بنا است همدم صاحبش باشد. رابطه‌شان نزدیک و صمیمی است، تا این که صاحب علاقه‌اش به آنی از دست می‌دهد. آنی سعی می‌کند با یادآوری خاطرات قدیمی، احساسات گذشته را بازگرداند.

پشت پردهٔ تردستی - ای.سی. وایز - امیر سپهرام

پشت پردهٔ تردستی

رمز کار، خیلی ساده، این است: مردن آسان است. کافی است شعبده‌باز با دندان‌های به هم فشرده و عضلات منقبض و تنفس آهسته بایستد و منتظر بماند. کار واقعی به دوش دوست دخترش، اَنجی، است.

ناظران - تئودور استرِجن - امیر سپهرام

شاهدان

میلبورن عینکی منحصربه‌فرد اختراع می‌کند که جنبه‌های پنهان واقعیت را آشکار می‌سازد. از دوستش می‌خواهد با این دستگاه آزمایش کند و ببیند آیا دختری که عاشقش شده واقعاً انسان است.

وابی در فراسو - فیلیپ کی. دیک - امیر سپهرام

وابی در فراسو

پیترسون گفت «یه وابه. از یه بومی پنجاه سنت خریدمش. گفت حیوان خیلی غیرعادی‌ایه. بین اهالی خیلی محترمه.»
«این؟» فرانکو سیخونکی به پهلوی بزرگ واب زد. «این که یه خوکه! یه خوک گندهٔ کثیف!»

پسربچه در مقامی متروک - اریک دل کارلو - امیر سپهرام

پسربچه در مقامی متروک

لاک، پسر بچهٔ رها شده در سیاره‌ای غریب، کشتی‌رویان‌های غول‌آسا را تماشا می‌کند. او قطعه‌ای دورانداخته شده می‌یابد که الحانی موسیقایی تولید می‌کند و با کشتی ناقصی که به نظر می‌رسید او هم رها شده ارتباط برقرار می‌کند. اما جنگی ویرانگر فرا می‌رسد و کولاک و سرما و خرابی بر سر سیاره نازل می‌شود.

دیوارهای شهر بنین - مودوپه آیینده - آمیر سپهرام

دیوارهای شهر بنین

زرهی از صدف‌ها روی هم افتادهٔ پیچیده تنش بود و کلاهخودی گنبدی و طرح‌دار روی سرش. صورتش بسیار شبیه صورت ایوکا، متین و شاهوار، بود.